سردار شهيد "محمد حسن قاسمي طوسي" شهيدي که بارها به دوستانش گفته بود ابتدا به فضيلت گمنامي برسم بطوريکه کسي از مکان افتادن جنازه‌اش مطلع نشد و پس از هشت سال چشم انتظاري در سال 1374 باقيمانده پيکر پاکش بر روي دست شاگردان و يارانش تشيع و به عنوان ستاره شمال در نکا دفن شد.

به گزارش ايرنا، در حالي بزرگداشت سالروز شهادت سردار شهيد محمدحسن قاسمي طوسي وارد بيست و سومين سال خود مي‌شود که هنوز نام و ياد و آثار اين سردار بزرگوار لشکر 25 کربلاي مازندران سرمشق دولتمردان است.
نگاهي گذرا به زندگي اين سردار شهيد نشان مي‌دهد اين شهيد در هر زمانيکه خطه سرسبز مازندران نياز به وجود ايشان داشته از هر پست و مقامي دست کشيده، خود را به اين منطقه رسانده و خدمت کرده است.
محمدحسن قاسمي طوسي معروف به طوسي در ماه شعبان 1337 هجري شمسي در روستاي طوسکلا از توابع شهرستان نکا در استان مازندران به دنيا آمد. دوران کودکي‌اش را در دامن مادري مؤمنه و پدري پرهيزکار گذراند.
در سال 1344 به دبستان ابتدايي روستاي محل سکونتش رفت، براي گذراندن دروس راهنمايي در مدرسه‌ فردوسي نکا نام‌نويسي کرد پس از آن به دبيرستان طالقاني ساري رفت. در اين مرحله بود که با تعدادي از انقلابيون آشنا شد تا اينکه پس از تحمل زحمات و زجرهاي فراوان و گذراندن سختي‌ها و مشکلات به گروه‌هاي مبارز عليه حکومت شاه پيوست. همين زمان بود که با انديشه‌هاي امام خميني (ره) آشنا شد، به دليل مشکلات مالي و روحيه انقلابي موقتاً دست از درس خواندن کشيد و با دختر عمّه‌اش خانم عرب‌زاده ازدواج کرد.
براي رفتن به خدمت سربازي بارها و بارها از طرف پاسگاه ژاندارمري احضار شد، به همه گفته بود که به طاغوت خدمت نمي‌کند، بالاخره پس از اعزام به بيرجند و خوردن توتون و بالا رفتن ضربان قلبش موفق شد معافيت بگيرد.
همين زمان مصادف بود با شروع تظاهرات مردمي عليه حکومت شاهنشاهي، به همراه تعدادي از روحانيون به ساماندهي تظاهرات مردمي در شهرهاي ساري، نکا و بهشهر پرداخت و بارها تا آستانه دستگيري توسط ساواک و نيروهاي شهرباني پيش رفت.
در بهمن ماه 1357 براي استقبال از امام خميني(ره) به همراه دوستان انقلابي‌اش به تهران رفت، پس از پيروزي انقلاب با تعدادي از روحانيون براي حفاظت از انقلاب اقدام به تاسيس نيروي نظامي کميته انقلاب اسلامي در شهر نکا کرد.
در مرداد 1358 به عضويت سپاه پاسداران اتقلاب اسلامي درآمد، در آرام کردن اغتشاشات غائله گنبد نقش فراواني داشت، به کردستان هجرت کرد و با جاويد الاثر حاج احمد متوسليان آشنا شد، با آغاز فعاليت ضدانقلاب در جنگل‌هاي شمال به مازندران برگشت و گروه شهيد را تأسيس کرد.
با آغاز جنگ تحميلي توسط حکومت عراق عليه ايران در 31 شهريور 1359 به همراه تعدادي از دوستانش به جبهه سرپل ذهاب رفت، مسئوليت پشتيباني از نيروهاي مستقر در منطقه به ايشان واگذار شد.
شهيد طوسي پس از مراجعت از سرپل ذهاب به معاونت عمليات سپاه ساري منصوب شد، آرام کردن جنگل‌هاي شمال از وظايف اين معاونت بود، گردان رزمي جنگل براي مقابله با ضدانقلاب به پيشنهاد ايشان شکل گرفت.
پس از حمله ضد انقلاب در ششم بهمن 1360 به مردم آمل، به جبهه رفت. به همراه تيپ 31 عاشورا در عمليات‌هاي فتح‌المبين، ‌بيت المقدس و آزادسازي خرمشهر حضور يافت.
دوباره به مازندران برگشت و براي پاک‌سازي جنگل‌هاي شمال کشور از وجود ضدانقلاب به مسئوليت عمليات محور سوادکوه - مازندران منصوب شد.
پس از نشان دادن شايستگي‌‌هايش به فرماندهي تيپ سوم قرارگاه عملياتي حضرت ابوالفضل (ع) رسيد.
معاونت طرح و عمليات سپاه پاسداران منطقه سه گيلان و مازندران، جانشين قرارگاه نيرويي قدس مازندران، معاون اطلاعات لشکر 25 کربلا، حضور در عمليات‌هاي والفجر چهار و شش، بدر، خيبر، قدس يک و دو، والفجر هشت، کربلاي يک و چهار و پنج و هشت و رسيدن به جايگاه جانشيني فرماندهي لشکر ويژه 25 کربلا، از نکات برجسته‌ زندگي ايشان به شمار مي‌آيد.
محمدحسن طوسي در طول خدمتش چندين مرحله جراحات سخت ترکش‌هاي نارنجک، خمپاره، اصابت تير مستقيم، مجروحيت سخت و طاقت فرساي شيميايي را تجربه کرد.
ايشان پيشنهاد اعزام به مکه معظمه را به دليل اهميت حضور در جنگ نپذيرفت.
شهيد طوسي در جايگاه جانشيني فرماندهي لشکر ويژه 25 کربلا، با چندين مرحله جراحات سخت، ترکش‌هاي نارنجک، خمپاره، اصابت تير مستقيم، با تني خسته و مجروح از جراحات سخت و طاقت‌فرساي‌ شيميايي، پس از عدم پذيرش اعزام به مکه معظمه به دليل اهميت حضور در جنگ در حسرت فراق دوستان شهيدش که او آن‌ها را ولي نعمت خود مي‌دانست، مي‌سوخت و در حالي که براي آخرين بار به حج فقرا يعني زيارت آقا علي بن موسي‌الرضا(ع) ‌ مشرف شده بود در دشت تفتيده‌ شلمچه و در 19 فروردين 1366 در سن 29 سالگي و با اصابت ترکش‌هاي خمپاره 60 عراقي‌ها و در حاليکه در نزديک‌ترين محل به دشمن، استقرار يافته بود، براي هميشه از زمينيان فاصله گرفت.
آنگونه که خود خواسته بود و بارها به دوستانش گفته بود، ابتدا به فضيلت گمنامي رسيد، کسي از مکان افتادن جنازه‌اش مطلع نشد، پس از سال‌ها فراق و هجران، دوستان، خانواده و هم‌رزمانش را در لشکر 25 کربلا از چشم انتظاري در آورد، هشت سال از شهادت‌اش مي‌گذشت که در سال 1374 هجري شمسي باقيمانده‌ پيکر پاک و مطهرش بر روي دست شاگردان و يارانش قرار گرفت.
مسئول آفرينش‌هاي ادبي حوزه هنري مازندران و همرزم شهيد طوسي با اشاره به آثار اين شهيد به خبرنگار ايرنا گفت: تاب ستاره شمالي در سال 83 براي نخستين بار به چاپ رسيد و در سال‌هاي 87 و 89 به چاپ‌هاي دوم و سوم رسيد و اين کتاب در چاپ سوم براي نمايشگاه بين المللي کتاب تهران آماده مي‌شود.
"سيد ولي هاشمي" با بيان اينکه کتاب ستاره شمالي حاوي ناگفته‌هايي از شهيد طوسي از زبان راوي سيد حبيب‌الله حسيني است، افزود: اين زوايا از زندگي شهيد طوسي تاکنون توسط فرد ديگري روايت نشده زيرا در مقطعي از جنگ شهيد طوسي به همراه شهيد حسين اکبري و حبيب الله حسيني با هم بوده‌اند که دو نفر اول شهيد شده و تنها راوي باقي مانده است.
وي با اعلام اينکه اين کتاب در جشنواره سال کتاب دفاع مقدس سال 84 توسط بنياد حفظ آثار و ارزش‌هاي دفاع مقدس به عنوان کتاب برگزيده سال انتخاب شد، اظهار داشت: همچنين کتاب ستاره شمالي در اين سال پرفروش‌ترين کتاب انتشارات سوره بوده و نخستين کتابي است که در بخش دفاع مقدس در مازندران با موضوع ملي به چاپ رسيده است.
هاشمي با بيان اينکه "معبر هشتم" کتابي ديگر از زندگي شهيد طوسي است که تنها در مقدمه اين کتاب مطالبي در خصوص عمليات والفجر وجود دارد که مختص اين کتاب است، تصريح کرد: اين کتاب به زحمات شهيد طوسي و اطلاعات عمليات لشکر 25 کربلا مي‌پردازد و حاوي نقشه و عکس و خاطرات همرزمانش شهيد و روزنوشت واحد عمليات لشکر پيرامون عمليات والفجر 8 مي‌باشد.
به گفته وي، اين کتاب مستندي گويا از زواياي مختلف عمليات فوق است و ابعاد علمي اطلاعات لشکر 25کربلا را در جنگ نشان مي‌دهد که مي‌تواند به عنوان منابع درسي در حوزه جنگ و مقاومت مورد استفاده قرار گيرد.
هم‌رزم شهيد طوسي با بيان اينکه دو کتاب ديگر از شهيد طوسي در مرحله چاپ قرار دارد، ادامه داد: کتاب آفتاب شمال توسط انتشارات سوره و بوي تربت توسط سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران در دست چاپ است.
وي با اشاره به اينکه کتاب آفتاب شمال حاوي 130 خاطره کوتاه از زندگي شهيد طوسي از دوران کودکي تا زمان شهادت است، يادآور شد: راويان اين کتاب پدر، همسر و همرزمان شهيد هستند.
هاشمي با اعلام اينکه کتاب بوي تربت زندگي همسر شهيد طوسي را به تصوير مي‌کشد، افزود: اين کتاب داراي 300 صفحه است که از مراحل ازدواج تا زمان شهادت شهيد طوسي را از زبان خانم عرب زاده روايت مي‌کند.
وي با تاکيد بر اينکه اين کتاب داراي چهار فصل ازدواج و مبارزه قبل از انقلاب شهيد، انقلاب و حضور در جنگل‌هاي شمال، حضور در دفاع مقدس و شهادت و بعد از شهادت است، اظهار داشت: اين کتاب داراي عکس و مستند تصويري از زندگي شهيد طوسي است.
مسئول آفرينش‌هاي ادبي حوزه هنري مازندران همچنين با بيان اينکه کتاب عبور از جنگل نيز با موضوع فعاليت‌هاي شهيد طوسي در جنگل‌هاي شمال در مرحله کارشناسي قرار دارد، خاطرنشان کرد: اين کتاب بيان فعاليت‌هاي شهيد طوسي در آرام کردن جنگل‌هاي شمال از وجود ضدانقلاب است، شهيد طوسي که روزي به عنوان راننده به استخدام سپاه در آمده بود، بعد از آرام کردن جنگل به معاونت طرح و عمليات سپاه منطقه منصوب شد.
وي ادامه داد: اين کتاب حاوي تلاش‌ها، طرح‌ها و برنامه‌هاي شهيد طوسي در پرورش نيروهاي مستعد براي به کارگيري در يگان‌هاي مازندران است.